این روزها “مسأله کم آبی و لزوم صرفهجویی در مصرف آب” به یکی از موضوعات اصلی مورد بحث در روزنامهها، نشریات، رادیو و تلویزیون و سایتهای خبری کشور تبدیل شده است. سوالی که در این زمینه برای اغلب افراد جامعه پیش میآید این است که: “مشکل کمآبی در کشور تا چه حد جدی است؟” و “ما به عنوان مصرفکنندگان آب چه کاری در این زمینه میتوانیم انجام بدهیم؟” در این نوشته قصد دارم پاسخی برای این سؤالات ارائه بدهم.
- با توجه به متوسط بارندگی سالانه کشور (۲۴۰ میلیمتر) که کمتر از یک سوم بارندگی سالانه جهانی (۸۶۰ میلیمتر) میباشد، ایران جزو کشورهای خشک دنیا طبقهبندی شده است (علیزاده، ۱۳۸۲).
- آب تجدیدپذیر به مفهوم حجم آبی است که از طریق فرآیندهای بارش، تبخیر و نفوذ در چرخه آب در گردش بوده و بشر عمده نیازهای آبی خود را از طریق آن تأمین میکند. در صورتی که حجم سالانه این آب در یک کشور را بر جمعیت آن تقسیم کنیم، به شاخصی به نام سرانه آب تجدیدپذیر سالانه خواهیم رسید. سرانه آب تجدیدپذیر سالانه در ایران در سال ۱۳۳۵ حدود ۷۰۰۰ مترمکعب بوده است (تجریشی و ابریشمچی، ۱۳۸۳). مطابق آمار و اطلاعات ارائه شده توسط بانک جهانی، این شاخص در ایران در سال ۱۳۶۱ به ۳۰۵۲ مترمکعب و در سال ۱۳۹۰ به ۱۷۰۴ مترمکعب کاهش پیدا کرده است (مشاهده آمار از اینجا). طبق تعاریف پذیرفته شده، کشورهایی که سرانه آب قابل تجدیدپذیر سالانه در آنها کمتر از ۱۷۰۰ مترمکعب باشد، تنشهای آبی دورهای و کشورهایی که این مقدار برای آنها زیر ۱۰۰۰ مترمکعب باشد، تنش و بحران دائمی آب را تجربه خواهند نمود (فالکنمارک و همکاران، ۱۹۸۹). همچنین مطابق پیشبینی انجام شده توسط موسسه بینالمللی مدیریت آب (شکل ۱)، ایران جزو کشورهایی خواهد بود که در سال ۲۰۲۵ میلادی (۱۴۱۴ هجری شمسی) کمبود آب فیزیکی را تجربه خواهند نمود. این بدان معناست که در این کشورها مقدار تقاضای آب از میزان آب قابل استحصال پیشی خواهد گرفت (موسسه بینالمللی مدیریت آب، ۲۰۰۰).
نظرات شما عزیزان:
برچسبها: